پس از آنکه کل دنیا بیش از سه سال منتظر ماند، Netflix سرانجام فصل دوم سریال Squid Game، این سریال مهیج و تحسینشده با تم دیستوپیایی که توسط Hwang Dong-hyuk ساخته شده بود، منتشر کرد. اگرچه بسیاری از بینندگان از این تصمیم انتقاد کردند و معتقد بودند که این سریال نیازی به فصل دوم ندارد، اما فصل دوم بهطور شگفتانگیزی خوب از آب درآمد و شاید حتی در همان سطح فصل اول بود. میتوان گفت که در بسیاری جهات حتی از فصل اول نیز بهتر عمل کرد.
با این حال، و با وجود اینکه همه افراد دخیل در تولید فصل جدید Squid Game عملکرد فوقالعادهای داشتند، چندین عنصر دیگر از این فصل نتوانستند به سطح فصل اول برسند. در ادامه، به برخی از برجستهترین نمونهها اشاره شده است.
این مطلب شامل این موارد است:
Toggle1) فصل اول تازهتر و شگفتآورتر بود
نمیتوان دوبار صاعقه را در بطری گرفت.
وقتی Squid Game در سال 2021 منتشر شد، به سرعت مورد توجه قرار گرفت و بهطور ویروسی پخش شد زیرا ایده آن منحصربهفرد و شوکهکننده بود: شهروندان عادی که با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکردند در یک بازی پیچیده شرکت میکردند که در صورت شکست، به طرز بیرحمانهای کشته میشدند. این سریال نقدی بیرحمانه بر سرمایهداری و بازتعریفی هوشمندانه از ژانر بتل رویال بود که تماشاگران را در طول نه قسمت کاملاً جذب و کنجکاو نگه داشت.
طبیعتاً فصل دوم Squid Game دوباره ایده این بازیها را مطرح کرد و نویسندگان حتی انواع جدیدی از بازیها را اضافه کردند تا حس تازگی ایجاد کرده و مخاطبان را غافلگیر کنند. با این حال، تکرار تاثیر فصل اول تقریباً غیرممکن بود و بیشتر بینندگان هنگام تماشای فصل دوم از این موضوع آگاه بودند.
2) فصل اول بیشتر به دنیای واقعی اختصاص داشت
ضروری بود که واقعیت سخت پشت این بازیها را درک کنیم.
یکی از ویژگیهای مهم Squid Game، شرایطی بود که بازیکنان را مجبور به ماندن در بازیها میکرد، حتی وقتی اجازه خروج داشتند. در فصل اول، داستان با سرعت کمی شروع شد و نشان داد که چگونه هر بازیکن در وضعیت مالی سختی گیر کرده و راهی برای فرار از مشکلات زندگی ندارد. این روش باعث شد بازیهای مرگبار تنها راه نجات به نظر برسند.
اما در فصل دوم، داستان سریعتر پیش میرود. در یک و نیم قسمت اول، “سونگ گیهون” در تلاش است تا “فرانت من” را پیدا کند و بازیها را متوقف کند، اما خیلی زود دوباره مجبور میشود در بازیها شرکت کند. نویسندگان احتمالاً این کار را کردند تا تماشاگرانی که به شروع سریعتر علاقه داشتند راضی شوند، اما این باعث شد بازیهای فصل دوم نسبت به فصل اول کمتر ضروری و تأثیرگذار باشند.
3) بازیگران اصلی شخصیتهای فصل اول بسیار قابلارتباطتر بودند
تماشاگران اطلاعات بیشتری درباره زندگی شرکتکنندگان فصل اول داشتند.
یکی از نگرانیهای بزرگ درباره فصل دوم Squid Game، بازیگران شخصیتهای آن بود، زیرا بهجز سونگ گی-هون، تمام شخصیتهای مهم دیگر به دلیل ماهیت مرگبار بازیها از بین رفته بودند. با این حال، و برخلاف انتظار همه، فصل دوم موفق شد شخصیتهای جدیدی معرفی کند که بهیادماندنی و دوستداشتنی بودند، از جمله تانوس، پارک یونگ-سیک، جانگ گم-جا، چو هیون-جو، لی میونگ-گی و دیگران.
اما یک نکته کلیدی درباره شرکتکنندگان وجود دارد که فصل دوم در مقایسه با فصل اول ضعف داشت، و آن پیشینه داستانی آنها بود. در فصل اول، بینندگان زمان زیادی را نه فقط با سونگ گی-هون، بلکه با دیگر شخصیتهای مهم مانند چو سانگ-وو، کانگ سه-بیوک و علی عبدال گذراندند، که باعث شد مرگهای آنها بسیار تکاندهندهتر باشد. فصل دوم به سختی به پیشینهها و انگیزههای شرکتکنندگانش میپردازد، و بنابراین، احساس میشود که گی-هون تنها شخصیت اصلی است.
4) سونگ گی-هون در فصل اول محبوبتر بود
او هنوز یک شخصیت اصلی خوب است، اما دیگر به اندازه قبل همدلی برانگیز نیست.
سونگ گی-هون به عنوان برنده و تنها بازمانده بازیهای فصل اول، تغییرات زیادی در شخصیت خود قبل از شروع فصل دوم داشت. مردی که روزگاری دستوپاچلفتی و بیمسئولیت با قلبی طلا بود، حالا تبدیل به یک میلیاردر جدی و عبوس شده که به هدف خود برای متوقف کردن بازیها وسواس پیدا کرده است.
البته این تغییرات به این معنا نیست که گی-هون شخصیت اصلی بدی شده است، چرا که تغییر او کاملاً منطقی است و در عین حال، برخی صحنهها در فصل دوم نشان میدهند که او هنوز هم فردی با ملاحظه است و نمیخواهد اطرافیانش بمیرند. اما داشتن شخصیتی اصلی که بهوضوح مهربان و کمی دستوپاچلفتی بود، فصل اول را شادتر کرده بود و گی-هون را به نماد امید در یک نمایش با فضای تاریک تبدیل کرده بود. فصل دوم به شدت فاقد این عنصر است و نتیجه این امر، فضای تیرهتر و بدبینانهتری است.
5) هوانگ جون-هو واقعاً نقشی داشت
زیردست کارآگاه یکی از بزرگترین ناامیدیهای فصل دوم بود.
یکی از جنبههای معروف فصل اول Squid Game زیرنویس مربوط به هوانگ جون-هو بود، کارآگاهی که بهطور مخفیانه وارد بازیها میشود و به دنبال برادر گمشدهاش میگردد، فقط برای اینکه متوجه شود او در نهایت همان فرانت من بوده است. این بخش از داستان واقعاً کمتر جذاب از بازیها و شرکتکنندگان بود، اما با داستان اصلی خوب ترکیب شد زیرا به بینندگان نشان داد چگونه بازیها در پشت صحنه کار میکنند و چه کسانی مسئول آنها هستند.
متأسفانه فصل دوم نتوانست به شخصیت هوانگ جون-هو انصاف بدهد. بعد از اینکه مشخص میشود او از برخورد با برادرش در پایان فصل اول جان سالم به در برده است، او در ابتدای فصل جدید به طور مختصر با سئونگ گی-هون ملاقات میکند و در ادامه در هر قسمت بعدی روی یک قایق گیر کرده است، به دنبال مکان بازیها میگردد و توسط فرانت من فریب میخورد. احتمالاً این مشکل در فصل 3 حل خواهد شد، اما هوانگ جون-هو این بار آنقدر کمکار بود که فراموش کردن اینکه او قرار بود یکی از شخصیتهای اصلی این داستان باشد، کار سختی نیست.
6) فصل اول یک داستان کامل بود
فصل اصلی دارای آغاز و پایانی روشن و واضح بود.
سازنده Squid Game، هوانگ دونگ-هیوک، فصل اول را به عنوان یک داستان مستقل نوشت که قرار نبود ادامه داشته باشد. این مسئله در نتیجه نهایی کاملاً مشهود است، زیرا فصل اول Squid Game دارای شروع و پایانی روشن است و تنها یک رشته داستانی کوچک باز گذاشته شده که در صورت تمایل نتفلیکس و یا هوانگ دونگ-هیوک برای تولید فصل دوم، قابل پیگیری باشد. بینندگان میتوانند فصل اول را تماشا کنند، فصل دوم را نادیده بگیرند و همچنان تجربهای کامل و رضایتبخش داشته باشند.
اما نتفلیکس به نوعی به کاربران خود “دروغ” گفت، زیرا آنچه که به عنوان فصل دوم Squid Game معرفی شده، بیشتر شبیه به نیمه اول فصل است، در حالی که فصل سوم آینده، نیمه دوم آن خواهد بود. این یک داستان ناقص است که انگار در وسط متوقف میشود، درست زمانی که داستان جالبتر میشد. این مشکل زمانی برطرف خواهد شد که فصل سوم در اواخر سال 2025 منتشر شود، اما این تصمیم عجیب باعث شد که فصل دوم از دسترسی و جذابیت کمتری نسبت به فصل اول برخوردار باشد